جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هوس مدارى در خانواده

زمان مطالعه: 2 دقیقه

اساسا طلاق در اثر اختلاف‏هاى عمیق زن و شوهر تحقق مى‏یابد که عمدتا از خودخواهى و هوس ناشى مى‏شود؛ یا رفتار و گفتار هر دو، ناحق و از روى خویشتن پرستى است و یا یکى از آن دو بر حق بوده و دیگرى راه باطل مى‏رود، اما ممکن نیست که هر دو بر حق باشند و در عین حال اختلاف داشته باشند، مگر در امور جزیى و ناچیز که آن هم با بحث و گفت و گو در فضایى سرشار از محبت و صمیمت و عمل به دستورهاى مترقى اسلام برطرف شده و تفاهم و بالندگى اندیشه جانشین آن مى‏گردد.

بنابراین اگر نظام خانواده مبتنى بر مرد سالارى یا زن سالارى و به طور کلى هوس مدارى و خودخواهى باشد، اختلافات آشکار مى‏شود، چرا که در چنین حالاتى، حقوق و احترام متقابل زن و مرد رعایت نمى‏شود. از آن طرف اگر حق سالارى در خانواده حاکم گردد و تدبیر و مدیریت خانواده بر اساس قوانین، حقوق و وظایف مشخص شده در اسلام باشد، اختلافات ریشه‏اى و عمیق و طلاق پیش نخواهد آمد.

مرز میان حق محورى و خودخواهى، شخصیت الهى آدمى است. کسى که داراى ایمان قوى و تقواى عالى باشد و هدف نهایى خویش را در شئون زندگى نیل به رضا و لقاى خداوند تبارک و تعالى مى‏داند، شخصیت الهى و انسانى او ضامن احساس مسئولیت و عمل به وظایف و تعهدات و رعایت حقوق همسر و دیگران خواهد بود و

کسى که از چنین ایمان و تقوایى برخوردار نباشد، فاقد ضمانت و پشتوانه مذکور است که به دلیل غفلت از یاد و هدف آفرینش خویش و مکافات عمل در دنیا و آخرت، احساس مسئولیت چندانى نخواهد داشت و براى شخصیت حقیقى و حقوقى همسر خویش احترام لازم را قائل نخواهد شد.

عامل بسیار مؤثر و سازنده در شخصیت الهى انسان، عفت عمومى، سلامت و پاکى جامعه از عوامل غفلت آفرین و هوس آلود و ناپاکى‏ها است که عمده‏ى آنها هتک حریم حجاب و پوشش عفیفانه و ضعف غیرت و عفت و فقدان احساس مسئولیت پدران و مادران و شوهران آنها مى‏باشد که افراد جامعه را به سمت هوس‏هاى نفسانى سوق داده و باعث تباهى اخلاق آنان مى‏گردند؛ در نتیجه حق محورى جاى خود را به هوس بازى و خودخواهى- که عامل اصلى بروز اختلافات و در نهایت طلاق است- مى‏دهد.