امنیت جنسی، جانی و آبرویی زنان در جامعه از مهم ترین نیازهای اجتماعی آنان است. این امنیت با توجه به ویژگی های خاص آنان چه از بعد جاذبه های جنسی، جسمی و رفتاری که خداوند برای تحقق و تداوم مقام معشوقه بودن در خانواده به آنان ارزانی داشته و چه از جهت ضعف جسمانی در مقایسه با مردان که آن هم ناشی از لطافت، ظرافت و جمال آنهاست، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
آفریدگار دانا و توانا برای تأمین این نیاز- امنیت زنان- تدابیر در نظام تکوین)اصل خلقت) و نظام تشریع)مقررات و احکام شرعی) اندیشیده است و در آفرینش و فطرت زن، حیا و اشتیاق شدید به عفت، پاکدامنی و پوشش را در برابر نامحرمان و نااهلان قرار داده است؛ به گونه ای که عفاف برای او سرمایه ی عظیمی است که در پرتو آن؛ احساس شخصیت و ارزش مندی می کند و در صورت لکه دار شدن دامنش احساس حقارت و زبونی و حتی در صورت متهم شدن به تهمت ناروا، آرزوی مرگ می کند. از سوی دیگر، خداوند فطرت مردان را به سلاح غیرت مجهز نمود تا از حریم و امنیت زن حفاظت و نگهداری نماید. اما نظام شریعت و دین با نظام خلقت و آفرینش مرد و زن همگام گشت و دستورهای مؤکد فراوانی در باره ی وجوب حجاب و پوشش زنان و ایجاد حریم میان مردان و زنان و حفظ و پرورش غیرت، عفت و حیا صادر نمود تا امنیت آنان
در معرض خطر نباشد.
عفاف باطنی و فطری زن، زینت گوهر روح و دژ محکم امنیتی اوست و عامل حجاب کامل و عدم اختلاط با مردان، ضامن کنترل غریزه ها و میل های او و حافظ بهداشت و سلامت روانی، اخلاقی و غریزی افراد جامعه و بالاخره باعث تأمین امنیت اجتماعی زن است.
این دژ باطنی و امنیتی زن هم چون سد پولادینی است که هرگز فرو نمی ریزد، مگر با غفلت زن نسبت به ارزش ها و استعداد های متعالی خود و قراردادن خویش در معرض نگاه های آلوده و ناپاک هوس بازان، که در این صورت علاوه بر آن که امنیت اجتماعی خویش را به دست خود از میان برده است، باعث هرج و مرج در جامعه و انحطاط مقام خود و دیگر افراد می گردد.
از نگاه روان شناختی و تجربه ثابت شده است که تحریک پذیری دیداری (از راه دیدن) مردان از زنان بیشتر است؛ در مقابل، محرک های لمسی در زنان بیشتر از مردان است؛ (1) از همین رو در جامعه ای که زنان با زیر پا گذاشتن حکم فطرت و شریعت- که برای حفظ شخصیت آنان و سایر انسان وضع شده- خود را در معرض تماشای نامحرمان قرار می دهند و زینت ها و اندام های تحریک کننده ی خود را به دیگران نشان می دهند، مردان، به ویژه جوانان با مشاهده و دیدن آنها دچار فشار روانی و هیجان های شدید جنسی و طغیان شهوت شده و تسلیم تندباد هوس می شوند و جرأت تجاوز به حریم زنان و دختران را پیدا می کنند و برای تخلیه ی فشارِ انرژی غریزی، دست به اغفال و فریب یا ربودن آنان می زنند و پس از اطفای آتش شهوت چه بسا آنان را از نعمت حیات محروم می کنند تا رد پایی برجای نگذارند، خصوصاً این که زنان و در رأس آنها دوشیزگان، به جهت برخورداری از احساسات و عواطف سرشار و بی خبری از روحیات فریبکارانه ی برخی از مردان، زود فریب می خورند.
نمونه ای از شیوه های فریب که با حیله های ظریف و مدرن صورت می گیرد عبارت است از: تحریک احساسات و عواطف زنانه با یک لبخند یا سخنان و نامه های محبت آمیز و دلپذیر یا دروغ و کلمات مبالغه آمیز، ضبط صدای دختر در سایه ی تماس های تلفنی، ارتباط دوستانه با حیله ی شناخت یکدیگر برای ازدواج و گرفتن عکس و فیلم در گردش های و تفریح های ناسالم خود، اعمال منافی عفت با نیرنگ وعده ی ازدواج و عکس برداری یا فیلم برداری از صحنه های مزبور و….
در نتیجه به تدریج و گام به گام دختران و زنان جوان را به اعمال منافی عفت و انسانیت و آلودگی بیشتر می کشانند و در صورت ممانعت، آنان را تهدید به رسوایی و ریختن آبروی آنها از طریق پخش صدای ضبط شده یا فیلم ها و عکس های آنها می کنند و به این ترتیب کام دل از آنها گرفته و چه بسا به کام مرگ نیز می فرستند. علاوه بر این که برای دختران فاقد تقوا آزارهای خیابانی ایجاد می کنند.
1) فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص63، به نقل از دکتر محمود بهزاد، مقاله ی تفاوتهای زن و مرد از نظر فیزیولوژیکی و روانشناسی، مجله نگین، شماره 134، تیرماه 1355.