جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مصیبت و آزمون الهی

زمان مطالعه: 3 دقیقه

بعضی از مصائب و مشکلات و سختی هایی که دامن گیر انسان می شود، صرفاً جنبه ی امتحان الهی داشته و به انگیزه ی شکوفایی استعدادها و در نتیجه ترفیع مقام و رسیدن به کمال و بهره مندی بیشتر از رحمت بیکران الهی(1) و یا به هدف شناخته شدن افراد نیک و بد، صداقت و عدم صداقت ادعاهای آنها است؛ یعنی مصائب و سختی ها، معیار و محکی برای شناخت خود و دیگران است که در چه موقعیت شخصیتی از جهت فکری و عقیدتی و اخلاقی و رفتاری هستند، زیرا صفات و اسرار درون را فاش و انسان های پاک را از ناپاک و ناخالص متمایز می سازد. (2)

انگیزه سوم امتحانات الهی آن است که صفات و روحیات افراد در اعمال و رفتارـ که معیار استحقاق ثواب و عقاب است- ظهور پیدا کند و به وسیله ی اعمال و کردارشان ثواب

یا عقاب ببینند (3) و گرنه خداوند سبحان، داناتر و آگاه تر است به مردم از خودشان؛ و عمل بی نهایت او حتی به ضمائر و نیات و آینده ی آنها تعلق می گیرد.

مصائب و آسیب های مورد بحث، آثار تکوینی و عکس العمل دنیوی گوشه ای از گناهان است که افراد عادی غالباً مصائبی که دامن گیر آنها می شود از این قسم است که در واقع زنگ خطر و هشدار نسبت به آینده و به هدف ترتبیتی است.

ارتباط برخی از اعمال با آثار تکوینی خود، معلوم می باشد؛ چنان که تمام آن چه که در مباحث گذشته تا این جا مطرح شد و یا- إن شاءالله- در بقیه مباحث بیان می شود، آثار تکوینی و بازتاب شوم لاقیدی و بدحجابی است. ولی برخی هم ناشناخته است، مثل ارتباط قطع رحم با کوتاهی عمر و نظائر آن و ما اجمالاً از طریق وحی، علم به آن داریم، گر چه ممکن است در آینده شناخته شوند.

چنان که به مقتضای برهان و دلیل عقل نیز این ارتباط ثابت است، چرا که هر عملی نیک یا بدی که انسان انجام می دهد، طبق نظریه علمی قطعی در عالم موجود است و از بین نمی رود و هیچ موجودی در عالم بیهوده نبوده، بلکه آثار نیکو یا سویی دارد که در وجود انسان و زندگی او و عالم تأثیر می گذارد.

بنابراین میان اعمال انسان با حوادث تکوینی و زندگی او رابطه و پیوند نزدیک است. رفتارهای خداپسندانه باعث فرود آمدن نعمت ها و برکات معنوی و مادی بر او می شود و اعمال زشت و شیطانی باعث فساد و مصیبت و نکبت و سلب برکات و توفیقات الهی در زندگی می گردد؛ همان گونه که امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در فرازهای آغازین دعای شریف کمیل، گناهان را به چند قسم تقسیم کرده اند:

گناهانی که پرده های عصمت و پاکی را می درند؛ گناهانی که باعث نزول نقمت و عذاب های الهی می شوند؛ گناهانی که نعمت ها را تغییر داده و از انسان سلب می کنند؛ گناهانی که مانع استجابت دعا می شوند و گناهانی که باعث نزول بلا و مصیبت می گردند. و دعا کنندگان از خداوند متعال طلب بخشش و مغفرت آنها را می کنند.

نتیجه این که بی اعتنایی بعضی از زنان نسبت به عفت و حجابی که مورد نظر عقل و فطرت، وحی و شریعت است، از اعمال ناروا و گناهان بزرگی است که گذشته از مفاسد اجتماعی، آثار شومی را برای خصوص این زنان به دنبال خواهد داشت و خداوند مهربان، پس از متنبه نشدن آنها با هدایت ها، موعظه ها، لطف ها، و سوءاستفاده از عفو و گذشت و پرده پوشی الهی، آنان را به بعضی از آثار و بازتاب این رفتارهای ناپاک خود و گناهانی که در اجتماع مترتب بر آن شده، مجازات کرده و به مصیبت هایی در جسم و جان، فرزند، آبرو و یا مال آنها و امثال این شرور، مبتلا می کند، (4) تا شاید بیدار و آگاه گشته و در مسیر عفاف و تقوا و اطاعت الهی قرار بگیرند.

مگر آن که پس از هدایت های پی در پی الهی- از طریق عقل و فطرت، دین و شریعت، موهبت ها و نعمت ها، تهدیدها و هشدارهای الهی- و بی اعتنایی به آنها و توجیه گناهان و مصائب و سوءاستفاه از مهلت دادن به آنان، خداوند آنها را به حال خود واگذار کرده و برخوردار از نعمت های مختلف و رفاه نماید تا به آنها مسرور گشته و در صورت متنبه نشدن مقدمه ای برای سلب نعمت و مجازات دردناک باشد، که این در فرهنگ دین «استدراج» نامیده می شود؛ یعنی نعمت و عذاب تدریجی. چون باطن این نعمت ها، نقمت و عذاب است که به تدریج انسان را به سوی عذاب اکبر می کشاند.

لذا حضرت امیرالمؤمنین فرمودند:

»إذا رأیت الله سبحانه یتابع علیک البلاء فهو أیقظک، إذا رأیت الله سبحانه یتابع علیک النعم مع المعاصی فهو استدراج لک«؛ زمانی که دیدی خدای سبحان پی در پی بر تو بلا و مصیبت می فرستد می خواهد تو را متنبه و هوشیار کند. زمانی که دیدی خدای سبحان، با وجود گناهان، پی در پی به تو نعمت می دهد، پس این استدراج برای تو است. (5)


1) ر. ک: همان، آیه 154.

2) همان، آیه 179.

3) نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 93.

4) بحارالانوار، ج78، ص52.

5) میزان الحکمه، ج1، ص489.