انسانِ دارای اخلاق انسانی و الهی، نه تنها به دلیل جاذبه های اخلاقی در قلب همسرش جای دارد، بلکه خداوند- که مقلب القلوب و صاحب قلب هاست- او را محبوب همه مردم به ویژه پاکان و نیکان عالم هستی قرار می دهد؛ چنان که این وعده را به افراد با ایمان داده است:
»إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا«؛ به درستی کسانی که ایمان آورده و عمل نیک انجام دادند، خداوند بخشایشگر برای آنان محبوبیت و دوستی قرار می دهد. (1)
تحقق این وعده ی تخلف ناپذیر الهی به دو صورت انجام می شود:
1ـ از طریق اثر ذاتی و طبیعی ایمان و عمل صالح: بازتاب ایمان و اعتقاد راستین به خداوند، قیامت و دیگر معتقدات اسلامی در روح و فکر آدمی، به صورت فضایل والای اخلاقی و اعمال شایسته انسانی تجلی و بروز می کند که به دلیل جاذبه و کشش معنوی آنها، در قلب ها جاگرفته و محبوب دلها، به ویژه همسر خواهد شد، زیرا انسان
بر اساس فطرت زیبادوستی- همان گونه که زیبایی های طبیعی و مادی را دوست دارد و به سمت آنها جذب می شودـ نسبت به زیبایی های معنوی و اخلاقی نیز علاقه فراوان نشان داده و انسان زیباسیرت را از عمق جان و دل دوست می دارد و به سوی او گرایش می یابد.
2ـ از راه مقلب القلوب بودن خداوند: ذات مقدس اله، خالق و پرورش دهنده و قدرت بی کران است و زمام دل های همه به دست او می باشد، عده ای را به خاطر تقوا، عفت، پاکی، صداقت و سایر صفات و رفتارهای خداپسندانه، به اوج عزت و محبوبیت در اجتماع رسانده و قلب همگان را متوجه آنها می سازد و بعضی را هم به دلیل بی تقوایی، بی عفتی و دیگر رذیلت های اخلاقی به پایین ترین و بدترین درجه ی انحطاط و مبغوض بودن که نتیجه ی مستقیم روحیات و اعمال پلید خودشان است می کشاند.
چنان که در طول حیات بشر، این موضوع دائماً تحقق پیدا کرده و ادامه خواهد داشت. قرآن کریم به هر دو گروه اشاره کرده و سرانجامشان را نمایانده است. بنابراین کلید عزت و محبوبیت در دست مقلب القلوب است؛ هم چنان که کلید ذلت و خواری در ید قدرت او می باشد.
خداوند عزیز و جمیل، منبع و سرچشمه ی پایان ناپذیر عزت و قدرت و کانون بی نهایت محبوبیت است. ارتباط با او رمز رسیدن به عزت و محبوبیت راستین است؛ اگر انسان در سایه ی ایمان و تقوای الهی و اخلاق و رفتار انسانی به او نزدیک شود از عزت، عظمت و محبوبیت والا و حقیقی برخوردار می گردد. پس هر جا عزت و محبوبیتی هست، پرتوی از عظمت و محبوبیت بی نظیر اوست. این وعده ی الهی در آیات دیگر هم آمده است:
»مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً«؛ کسی که خواهان عزت است ]بداند که] همه عزت ها از آن خداوند است ]پس باید از او بخواهد]. (2)
»وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ«؛ عزت مخصوص خداوند و رسول او و مؤمنان است. (3)
بر اساس مفاد این دو آیه، همه عزت های واقعی تنها از آن خداوند است و کسی که عزت و محبوبیت واقی می خواهد فقط باید از راه نزدیکی و تقرب به او یعنی ایمان راستین به دست بیاورد؛ ایمانی که اخلاق و رفتار او را الهی و انسانی کند و زندگی او بر محور دستورهای اسلام باشد، نه بر مبنای خودخواهی و خودبینی؛ چنان که قرآن کریم به کسانی که خواستار رضایت و خشنودی مردم اند نه خداوند و پیامبر، تا بدین وسیله محبوبیت مردمی و جایگاه اجتماعی پیدا کنند می فرماید:
»وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ إِنْ کانُوا مُؤْمِنینَ«؛ سزاوارتر آن است که رضایت و خشنودی خداوند را به دست آورند، اگر مؤمن هستند. (4)
طبق این آیه، ایمان حقیقی اقتضا می کند که انسان در زندگی، تنها خشنودی خداوند و پیامبرش را به دست آورد، از این رو تنها کسانی در ادعای ایمان داشتن و مسلمان بودن صادق اند که در همه ی اعمال و گفتار، رضایت و خواسته خدا جل جلاله را در نظر بگیرند نه خشنودی و خواست مردم و پسند جامعه را، که اولی نشانه ی حریت و آزادگی و دومی علامت اسارت و خودباختگی است.
افرادی که در پی رضا و خشنودی پروردگار خود باشند خداوند آنها را به راه های سلامتی در ابعاد گوناگون حیات مادی و معنوی هدایت می نماید و از تاریکی های جهالت و رذیلت و معصیت خارج نموده و به سوی عالم نور و روشنایی معرفت و فضیلت و اطاعت و صراط مستقیم هدایت می نماید:
»یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدیهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ«. (5)
کما این که به او عزت و محبوبیت حقیقی می بخشد، چرا که اگر خداوند و پیامبر از کسی راضی شوند، رضایت مردم حق جو نیز به دست می آید و نزد آنان عزیز و محبوب می گرد، زیرا زمام امور همه ی مخلوقات عالم و دل های همگان تنها به دست خداوند بوده و او مقلب القلوب است و هر که را بخواهد مبغوض یا محبوب می کند؛ خشم را به خشنودی، کینه را به محبت و بالعکس تبدیل می کند.
البته همه ی اینها براساس حکمت بالغه او انجام می گیرد؛ انسانی را به خاطر بندگی خالصانه عزیز و محبوب می گرداند و دیگری را به دلیل سرکشی و عصیان، خوار و مبغوض می نماید؛ بنابراین باید خدای رحمان را از خود راضی نمود تا رحمت، محبت و لطف ویژه او شامل شود؛ در این صورت آدمی نه فقط محبوب انسان، بلکه همه ی اهل آسمان و زمین خواهد شد، یعنی محبوبیتش به وسعت همه آفرینش خواهد بود. (6)
بنابراین، راه رسیدن به عزت و محبوبیت واقعی، آراستن روح به زینت ایمان و فضایل اخلاقی و مزین کردن جسم به زیور اعمال صالح و رفتارهای انسانی است؛ و همان گونه که تحقق عشق مجازی و شهوانی و محبوبیت دروغین بدون زیبایی صورت و جاذبه ی ظاهری ممکن نیست، تحقق عشق حقیقی و محبوبیت راستین هم بدون جمال سیرت و جاذبه ی باطن امکان پذیر نیست.
خلاصه جاذبه های ظاهری زمینه ساز جذب و انجذاب صوری و مصاحبت جسمی و تحقق شرایط تولید مثل است و روابط بین زن و شوهر را محدود به روابط غریزی و نفسانی می کند، اما جاذبه ی باطنی زمینه ساز جذب و انجذاب قلبی و وحدت روحی و فکری است و روابط فیمابین را فراتر از روابط جنسی و حیوانی کرده و فضای خانواده را سرشار از عواطف عالی و اخلاق و رفتار انسانی می کند و بستر مناسبی برای رشد و تربیت صحیح نسل فراهم می نماید.
بر این اساس زن، تنها در سایه ی جاذبه عفت، حیا، پاکی، تقوا، رعایت پوشش و رفتار عفیفانه می تواند به محبوبیت و معشوق بودن حقیقی نزد مردم و همسر خود دست یابد و اگر همسری ندارد خداوند، متعال محب و عاشق راستین برای او فراهم می کند تا با آرامش و امنیت کامل، زندگی پاک و گوارایی را برای رسیدن به ثمرهای پربار نظام خانواده، طی نماید.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
إن الله یقول کل یومٍ: أنا ربّکم العزیزِ فمن أراد عزّ الدارینِ فلیطعِ العزیز؛
خداوند هر روز می فرماید: من پروردگار عزیز و نفوذ ناپذیرم، پس هر کس عزت دنیا و آخرت را می خواهد، باید خدای عزیز و مقتدر را اطاعت کند. (7)
نتیجه آن که: هیچ کس، به ویژه زنان و دختران جوان، طعم عزت و محبت و محبوبیت حقیقی را نخواهد چشید، مگر در سایه ی اطاعت از دستورهای خدا مخصوصاً در مورد حجاب اسلامی و اخلاق جنسی؛ این وعده الهی است و هیچ کسی از او راستگوتر و صادق تر نیست.
1) مریم (19(آیه 96.
2) فاطر (35(آیه 10.
3) منافقون (63(آیه 8.
4) توبه (9(آیه 62.
5) مائده (5(آیه 16.
6) تفسیر نمونه، ج13، ص145.
7) میزان الحکمه، ج6، ص290.