جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ژنتیک و وراثت

زمان مطالعه: 4 دقیقه

یکى از عوامل تکوین و شکل دهنده‏ى شخصیت فرزند، ژنتیک و قانون وراثت است؛ بر اساس نظریه‏ى قطعى علمى دانشمندان در علم زیست شناسى، فرزند نه تنها از نظر صورت و شمایل و ویژگى‏هاى جسمانى از والدین خویش ارث مى‏برد، بلکه از نظر سیرت و خصوصیات روحى و ملکات اخلاقى نیز از راه ژن و نطفه از آنان ارث مى‏برد؛ اسپرماتوزوئید مرد و اوول زن حامل صفات جسمى و روانى آن‏هاست که به شکل استعداد و زمینه به کودک منتقل شده و در صورت مساعد بودن شرایط و محیط خانوادگى و اجتماعى، شکوفا گشته و به فعلیت مى‏رسد.

بنابراین، نطفه‏ى مرد و زن یا حامل بذرهاى فضایل اخلاقى است، اگر آنها از سجایاى انسانى و الهى برخوردار باشند و یا حامل بذرهاى رذایل اخلاقى است، در صورتى که داراى صفات زشت و رذالت‏هاى غیر انسانى باشند و یا حامل ترکیبى از بذرهاى هر

دو نوع صفات است، اگر فضایل و رذایل را توأمان داشته باشند. حتى پاره‏اى از خود صفات خوب یا بد پدر و مادر از راه وراثت به فرزندان انتقال مى‏یابد.

البته عوامل محیط و تعلیم و تربیت مى‏تواند زمینه‏ى وراثت یا صفات موروثى را از میان بردارد. از منظر وحى، خلقت انسان با فطرت توحیدى و کمال جویى انجام مى‏شود؛ از این رو هر چند هر گونه اختلال در ژن‏ها، از راه وراثت به نسل بعدى منتقل مى‏شود، اما با ایجاد محیط سالم تعلیم و تربیت درست در مسیر پرورش فطرت، مى‏توان اختلال‏هاى موروثى را از بین برد و فرزندان را براى رسیدن به هدف اعلاى زندگى و نیک بختى ابدى آماده نمود.

دین اسلام- که بهترین آیین زندگى است- چهارده قرن پیش از عامل وراثت پرده برداشت و با تعابیر گوناگون آن را گوش‏زد نمود؛ قرآن کریم، آن جا که چگونگى رابطه‏ى زن و شوهر را در سطح گسترده اشاره نموده، در بعد روابط ویژه‏ى زناشویى و داشتن نسل شایسته مى‏فرماید:

(نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ(؛ زنان شما کشت‏زارهاى شمایند پس هرگاه خواستید، از کشت‏زارهاى خود استفاده کنید و براى خود اثر نیکى را پیش فرستید و تقواى الهى پیشه کنید و بدانید خداوند را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنان بشارت ده (1)

در این آیه حقایقى از جمله دلالت ضمنى بر گزینش همسر خوب و شایسته مورد عنایت واقع شده که یکى از عوامل داشتن فرزند پاک و شایسته مى‏باشد. هم چنین به صراحت رابطه‏ى شوهر و زن را از جهت رابطه‏ى خاص زناشویى به کشاورز و کشت‏زار تشبیه نموده است؛ زن را کشت‏زار و محل بذر افشانى انسانى شناسانده، نه وسیله‏ى هوس و کام جویى و در کنار آن مى‏فرماید: از این فرصت بسیار مطلوب کمال استفاده را برده و بذرهاى سالم و خوبى بکارید تا ثمره‏هاى نیکو و لذت بخشى به عنوان فرزندان پاک و صالح و توشه‏ى آخرت به دست آورید.

این عمل با رعایت تقوا و پاکى نفس و اعتقاد راسخ به رستاخیز و دیدار پروردگار هستى- با شهود قلبى- و نتیجه و تجسم اعمال میسر مى‏گردد؛ از این رو در پایان آیه به مؤمنان راستین مژده داده شده که این امور را رعایت مى‏کنند.

یک مزرعه در صورتى که سبز و خرم و پر ثمر خواهد بود که داراى زمین مستعد و پاک و آماده براى زراعت باشد نه شوره‏زار و لجن‏زار و نیز از نعمت بذر سالم بهره‏مند گردد. زمین دل همسران نیز باید از آلودگى‏هاى رذایل اخلاقى و غیر انسانى و آثار بدگناه و نافرمانى الهى پاک بوده و به صفات و سجایاى الهى و ملکوتى آراسته باشد تا با بذر افشانى سالم، شایستگى مقام پدر و مادر شدن و تربیت نسل سالم و پاک را داشته باشند و از راه ژنتیک و وراثت، سیرت نیک خود را به فرزندان منتقل نموده و زمینه را براى رشد و تربیت نسل پاک و شایسته فراهم آورند و بدین وسیله توشه‏اى براى آخرت خویش ذخیره نمایند، چرا که فرزند با ایمان و آراسته به کمالات و فضایل از بهترین و شایسته‏ترین اعمال والدین محسوب مى‏شود و از برکات وجودى او در دنیا و آخرت- حتى به عنوان شفیع- بهره‏مند مى‏گردند، لذا پاک سازى کامل روح از رذایل و صفات ناپسند و آراستن به اخلاق حمیده، از تلاش‏هاى زنان و مردان مؤمن، قبل از ازدواج و یا قبل از انعقاد نطفه‏ى کودک بوده است.

بر این اساس است که کتاب بزرگ زندگى، قرآن کریم، در این باره مى‏فرماید:

(وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً(؛ سرزمین پاک و طیب، گیاه و ثمره‏اش به فرمان الهى مى‏روید، ولى سرزمین ناپاک و خبیث جز گیاه ناچیز و بى‏ارزش نمى‏رویاند (2)

این آیه درصدد بیان ویژگى‏هاى زمین خاکى نیست، چرا که این خصوصیات روشن بوده و نیاز به بیان ندارد، بلکه مى‏خواهد به حقایق ارزش‏مندى اشاره کند؛ از جمله این که سرزمین دل انسان هر گاه پاک و طاهر بود، فرزندان با ایمان و پاک به عنوان میوه‏ى نیکوى آن، به اذن خداوند از آن به وجود مى‏آید، اما زمین دل و روحى که به صفات پست و گناهان آلوده باشد، فرزندان آنان نیز همانند خودشان خواهند بود و این همان قانون

وراثت است که در روایات از آن با کلمه «عرق«یاد شده است.

بنابراین فرزند نیکو و پاک طینت نتیجه و عکس العمل پاکى و طهارت روحى پدر و مادر است که طبق فرمان الهى بر قانون وراثت و ژنتیک به عنوان پاداش به آنان داده مى‏شود. در مقابل، پدر و مادرى که از این ویژگى‏ها برخوردار نیستند، شایستگى چنین هدیه و تحفه‏ى الهى را ندارند، مگر هم چون خود، افرادى غیر صالح و ناشایست؛ چرا که از کوزه همان برون تراود که در اوست.

البته ممکن است پدر و مادرى ناصالح فرزندى نیکو و صالح داشته و والدین خوب و شایسته، فرزندى ناصالح و ناشایست بیابند، اما این به دلیل آن است که شرایط محیطى سالم یا ناسالم، دوستان شایسته‏ى یا ناباب، تعلیم و تربیت نیکو یا بد و مهم‏تر از همه اراده‏ى قوى و ضعف اراده فرزند، بر خلاف آن استعدادها و زمینه‏هاى موروثى بوده و موقعیت چنین حالاتى را به وجود آورده است و بدین ترتیب زمینه‏ى مساعد براى رشد و تثبیت استعدادهاى موروثى فراهم نگشته است.

از این رو پسر نوح با بدان بنشست- خاندان نبوتش گم شد و یا فرزندان برخى از تبهکاران، در اثر معاشرت با بزرگان، همانند حضرت على علیه‏السلام و…، انسان‏هاى وارسته شدند و این همان معناى آیه کریمه است که مى‏فرماید:

(یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ(؛ خداوند زنده را از مرده- دل- خارج مى‏کند و مرده را از زنده- دل- (3)

نتیجه آن که بى‏حجابى، بدحجابى و خودآرایى زنان نشانه‏ى فقدان یا ضعف عفت آنهاست؛ همان گونه که حاکى از نبود یا ضعف غیرت پدر یا شوهر آنان مى‏باشد و این رذایل اخلاقى همراه با صفات ناپسند دیگر- که از آن رذیلت‏ها و جامعه‏ى ناسالم ناشى شده است- طبق اصل وراثت- در تکوین و سرنوشت شخصیت فرزندان آنان مؤثر بوده و زمینه‏ى پدید آمدن فرزندان ناصالح یا فاسد را فراهم مى‏کند.


1) بقره (2) آیه 223.

2) اعراف (7) آیه 58.

3) روم (30) آیه 19.