جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بیزارى پیامبر اکرم از پدران آخر الزمان

زمان مطالعه: 2 دقیقه

روزى نبى گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله) از مکانى عبور مى‏کردند که عده‏اى از کودکان مشغول بازى بودند. حضرت نگاهى به آنها کرده و فرمودند: واى به حال فرزندان آخر الزمان از دست پدرهایشان.

اصحاب عرض کردند: یا رسول الله آیا منظورتان پدران مشرک است؟ حضرت فرمودند: خیر؛ پدران مسلمانى که به وظایف دینى خود عمل نمى‏کنند و فرزندانشان را به آداب اسلامى تعلیم نمى‏دهند و هر گاه فرزندان، خود به دنبال فراگیرى احکام دین مى‏روند، آنها را منع مى‏کنند و فقط به دنیا و معیشت آنها دل خوش کرده‏اند؛ واى بر آنان که من از آنها بیزارم و آنها نیز از من دورى مى‏جویند (1)

پدران و مادرانى که آینده‏نگر نبوده و رسالت تربیتى خود را فراموش کرده‏اند در خسران و زیان هستند (2) و نه تنها در کنار فرزندان منحرفشان در آخرت مسئول و معذب خواهند بود، بلکه در همین عالم نتیجه‏ى برخى از این گونه اعمال خود را دیده و لطمه‏ى آن را مى‏خورند و با رفتارهاى غیر مؤدبانه و ناسازگارانه یا اعمال منحرفانه و بزه کارانه‏ى فرزندان، معذب مى‏شوند و چه بسا آنان نیز در اثر شدت خشم در مقام انتقام جویى برآمده و مصیبت مى‏آفرینند.

این بحث را با کلام نورانى و حیات بخش حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) پایان مى‏دهیم:

ان أحب الخلائق الى الله عزوجل شاب حدث السن فى صورة حسنة جعل شبابه و جماله لله و طاعته، ذلک الذى یباهى به الرحمان ملائکته، یقول: هذا عبدى حقا؛ محبوب‏ترین مخلوقات پیش خداوند متعال نوجوان و جوانى است زیبارو، که جوانى و زیبایى خویش را براى خداوند و اطاعت او قرار دهد، به چنین نوجوانى خداوند عزوجل بر فرشتگان مى‏بالد و مباهات مى‏کند و مى‏فرماید حقیقتا این جوان بنده من است (3)

بر اساس این حدیث؛ بهترین هنرنماى انسان بالاخص جوان زیبارو- اعم از دختر و پسر- این است که در پرتو اطاعت خداوندى و تحصیل کمالات معنوى، خودنمایى در برابر فرشتگان آسمانى نموده و انسانیت خویش را در معرض تماشاى اهل آسمان و زمین بگذارد، به گونه‏اى که خداى سبحان به او افتخار کند، نه این که در پرتو نعمت‏هاى خدادادى و جاذبه‏هاى طبیعى در برابر نامحرمان و دیدگان آلوده، به خودنمایى بپردازد تا این که شیطان ببالد و مباهات کند. در حالى که هنگامى یک نعمت، سند افتخار و فضیلت براى انسان محسوب مى‏شود که در سایه‏ى توفیق مجاهدت و کوشش به دست آورده باشد، آن هم در صورتى که آن نعمت از امور معنوى و اخلاقى باشد.


1) مستدرک الوسائل، ج 2 ص 625، ط قدیم.

2) ر. ک: منافقون (63) آیه 9.

3) میزان الحکمه، ج 5، ص 9.