جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عفت در پوشش

زمان مطالعه: 7 دقیقه

از آن جا که موضوع حجاب زن و پوشش جسم و اندام تحریک انگیز او و مستور نمودن زینت‏هاى وى اهمیت بسیارى دارد، خداوند حکیم به دنبال آیه مذکور، چند مرتبه آن را با تعبیرهاى مختلف توصیه مى‏فرماید و زنان را از هتک حرمت خود با بى‏حجابى، بدحجابى، خودآرایى و خودنمایى در برابر نامحرمان نهى مى‏فرماید. در حقیقت این آیه شامل چند دلیل براى وجوب پوشش و حجاب عفیفانه و حرمت نمایاندن بعضى از اندام و مو و زینت‏هاى محرک زنان مى‏باشد که در این جا به اختصار بیان مى‏شوند.

الف) (وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها(؛ زنان نباید جاذبه‏ها و زینت‏هاى- طبیعى و مصنوعى- خود را آشکار سازند، مگر آن مقدار که طبیعتا ظاهر است، مقصود از زینت در مستثنا منه»زینتهن«به قرینه‏ى مقابله در استثنا «ما ظَهَرَ مِنْها» زینت‏هاى پنهان است، آن زینت‏هایى که بر حسب طبیعت و فطرت سالم پنهان مى‏باشد و زن آنها را مى‏پوشاند که شامل زینت طبیعى زن- اندام و سر و گردن و سینه و موى او- و زینت‏هاى مصنوعى تحریک آمیز در صورتى که روى بدن او باشد و لباس‏هاى زینتى و رنگارنگ مى‏شود. علاوه بر این که وقتى زینت‏هاى مصنوعى نباید نمایان شود، محل زینت به طریق اولى باید مستور و پنهان نگه داشته شود بنابراین نهى از آشکار کردن زینت، شدت تأکید قرآن به رعایت عفاف به هدف تربیت و تحقق عفیفان است.

و اما استثناى «الا ما ظهر منها«، جز آن چه طبیعتا آشکار است- و پوشاندن آن براى زن دشوار بوده و غالبا توام با مشکلات و محدودیت‏هایى در فعالیت زن مى‏باشد- که بر اساس روایات، گردى صورت و دو دست تا مچ مى‏باشد؛ در صورتى که از هر نوع زینت و آرایشى که توجه مردان و جوانان را جلب مى‏کند و موجب مشتعل شدن غریزه‏ى آنان مى‏شود، خالى باشد (1)

بنابراین مقتضاى نهى در آیه این است که خودنمایى زن و آشکار کردن زینت‏هاى شهوت آفرین و بعضى از اندام و مو و پوشیدن لباس‏ها و روسرى‏هاى زینتى و رنگارنگ و پوشش‏هاى بدن نما حرام مى‏باشد و مخالف فرمان الهى است که مستحق عقوبت و عذاب مى‏گردد.

ب) (و لیضربن بخمرهن على جیوبهن(؛ زنان باید خمارها و سرپوش‏هاى خود را بر روى سینه انداخته و حائل قرار دهند. «خمر«جمع خمار به معناى پوششى است که زنان سر و موى خود را با آن مى‏پوشانند، و «جیوب«جمع جیب به معناى گریبان و سینه است.

آن چه از این کلام به دست مى‏آید- مضافا بر نقل تواریخ و شأن نزول آیه‏ى مربوط به پرهیز از چشم‏چرانى و عفت در نگاه (2)- این است که زنان عرب قبل از نزول این آیه، معمولا لباس‏هایى مى‏پوشیدند که یقه‏ى پیراهن و گریبان‏هایشان باز بود؛ به طورى که گردن و کمى از سینه‏ى آنان نمایان مى‏شد و از طرفى دامنه‏ى پوشش‏هایى را که با آن، سر و موى خود را مى‏پوشاندند نیز به شانه یا پشت سر مى‏انداختند؛ به طورى که گوش‏ها و بناگوش‏ها و گوشواره‏ها آشکار مى‏شد، لذا آیه‏ى مورد بحث نازل شد که زنان باید پوشش‏هاى سر خود را از دو طرف روى گریبان و سینه خود بیفکنند تا تمام قسمت‏هاى مذکور – که نمایان شده- پوشیده گردد و به قول ابن‏عباس، صحابى بزرگ پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در تفسیر آیه:

تغطى شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها؛ زنان باید مو و سینه و دور گردن و زیر گلوى خود را بپوشانند (3)

پوششى مى‏تواند این حکم الهى را جامه‏ى عمل بپوشاند- گذشته از چادر که حجاب برتر است و ان شاء الله تعالى بحث آن خواهد آمد- که حداقل چارقد یا روسرى بلند و ساده یا مقنعه باشد، تا علاوه بر پوشاندن کامل سر و موها، زیر چانه و گوش‏ها و دور گردن و سینه را نیز کلا بپوشاند.

اما روسرى‏هاى کوتاهى که بعضى از این مواضع را کاملا نمى‏پوشاند یا آنها در موقع چرخش سر و صورت به سمت راست یا چپ و یا با وزش باد و غیره نمایان مى‏سازد، نمى‏تواند پوشش شرعى و حجاب مورد سفارش آفریدگار عالم را محقق سازد؛ ضمن این که معمولا این روسرى‏ها رنگارنگ و زینتى است و از مصداق‏هاى آشکار کردن زینت در برابر نامحرمان در جامعه بوده و حرام و گناه مى‏باشد؛ از این رو این گونه پوشش‏ها چیزى جز فریب دادن خویشتن و آراستگى بیشتر و سست کردن پایه‏هاى اعتقادى و اخلاقى جوانان و قربانى شدن قوانین اسلام و فساد در جامعه نیست.

بنابراین، این بخش آیه- همانند جمله‏ى قبل- علاوه بر بیان وجوب حجاب، حدود پوشش و حجاب زنان را مشخص مى‏نماید که تمام اندام و سینه و سر و گردن و موهاى خویش را در برابر مردان نامحرم بپوشانند و از بى‏حجابى و بدحجابى و خودنمایى در جامعه پرهیز نمایند، تا مبادا عفت و استعدادهاى عالى انسانى خود و افراد جامعه، به ویژه فرزندان، در آتش شهوت ناشى از آن بسوزد و تباه گردد.

ج) (وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ…(؛ زنان نباید جاذبه‏ها و زینت‏هاى خود را آشکار سازند، جز براى شوهران خود و… که دوازده مورد از محارم نسبى و سببى و غیر اینها را ذکر مى‏فرماید: در این کلام حکیمانه‏ى الهى، باز هم موضوع حجاب و حرمت خودآرایى و خودنمایى زنان مورد تأکید قرار گرفته که آنان حق ندارد زینت‏هاى پنهان طبیعى- بدن و سینه و سر و گردن و مو- و مصنوعى خویش را ظاهر کنند، مگر براى این موارد مذکور در صورتى که قصد تهییج شهوت آنان نباشد، جز شوهر یا ترس وقوع آنان در فساد و انحرافات نباشد وگرنه زن باید پوشیده‏تر باشد و از آرایش‏هاى غلیظ و محرک اجتناب نماید، خصوصا در محیط خانواده در برابر فرزند و برادر تا این که کمک

به معصیت و انحراف نشود. نظر کردن آنان نیز به این زنان جایز است در صورتى که بدون قصد لذت باشد و خوف فساد و انحراف براى آنان نباشد. البته مقدارى که محارم- زنان و مردانى که با هم محرمند غیر از زن و شوهر- مى‏توانند به بدن یک دیگر نگاه کنند، قدر مسلم آن در میان مراجع عظام، به اندازه‏اى است که در میان محارم معمول است.

آیه‏ى دیگرى که درباره‏ى موضوع مورد بحث- عفت در پوشش- وارد شده این آیه شریفه است:

(یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً(؛ اى پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب‏ها- چادرها و مقنعه‏هاى خویش را به خود نزدیک سازند این کار براى این که- به عفاف و حریت- شناخته شوند و مورد تعرض و آزار- هوس بازها- قرار نگیرند، نزدیک‏تر است و ]اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنان سر زده توبه و استغفار کنند] خداوند همواره آمرزنده و رحیم- رحمت بخش به مؤمنان- است (4)

در شأن نزول این آیه گفته شده که: زنان مسلمان به مسجد مى‏رفتند و پشت سر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نماز مى‏خواندند، هنگام شب موقعى که براى نماز مغرب و عشا مى‏رفتند جوانان هوس‏باز بر سر راه آنها مى‏نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را اذیت کرده و مزاحم آنان مى‏شدند، آیه‏ى فوق نازل شد (5)

»جلابیب«جمع جلباب است که اهل تفسیر و لغت براى آن چند معنا ذکر کرده‏اند:

1- چادر

ابن‏عباس، صحابى بزرگ پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) مى‏گوید:

الرداء الذى یستر من فوق الى اسفل؛ جلباب ردایى است که از سر تا پا را مى‏پوشاند (6) ردا پوششى است که روى لباس دیگرى مى‏پوشند و مصداق آن امروزه چادر عربى

و ایرانى است. در تفسیر قرطبى ذیل آیه آمده است:

… و الصحیح انه الثوب الذى یستر جمیع البدن؛ نظر صحیح این است که جلباب لباسى است که همه بدن را مى‏پوشاند (7)

در تفسیر شریف المیزان، به عنوان اولین معناى جلباب، مى‏فرماید:

و هو ثوب تشتمل به المرأة فیغطى جمیع بدنها؛ لباسى است که زن آن را در بر مى‏کند و همه‏ى بدنش را مى‏پوشاند (8)

در قاموس به عنوان یکى از معانى آمده است:

ما تغطى به ثیابها من فوق کالملحفه…؛ چیزى است که به وسیله‏ى آن، زن تمام لباس‏هاى خود را مى‏پوشاند مثل ملحفه، (چادر مانند(.

فرهنگ فارسى عمید، «چادر زنان» را یکى از معانى جلباب دانسته است.

2- مقنعه بلند و چادر کوتاه

در لسان العرب جلباب چنین معنا شده است:

الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الرداء تغطى به المراة رأسها و صدرها: جلباب لباسى است که از چارقد بزرگ‏تر و از ردا و عبا کوچک‏تر که زن به وسیله‏ى آن سر و سینه خود را مى‏پوشاند.

در قاموس به عنوان معناى دیگر جلباب آمده است:

… القمیص و ثوب واسع للمرأة دون الملحفه…؛ پیراهن و یک لباس گشاد و بزرگ است براى زن که از ملحفه کوچک‏تر مى‏باشد.

جلباب بنابراین معنا پوششى است که از چادرهاى متعارف کمى کوچک‏تر است.

3- روسرى بلند و چارقد و مقنعه کوتاه

در تفسیر قیم المیزان- به عنوان دومین معناى جلباب- آمده است:

… او الخمار الذى تغطى به رأسها و وجهها؛ یا مقنعه، چارقد و روسرى بلندى است که زن سر و صورتش را با آن مى‏پوشاند (9)

تفسیر مجمع البیان مى‏گوید:

الجلباب خمار المرأة الذى یغطى رأسها و وجهها اذا اخرجت لحاجة؛ جلباب همان مقنعه و چارقدى است که زن در موقع خروج از منزل به خاطر حاجتى، سر و صورت خود را با آن مى‏پوشاند.

اما به هنگام تفسیر آیه مى‏فرماید:

اى قل لهؤلاء فلیسترن موضع الجیب بالجلباب و هو الملائة التى تشتمل بها المرأة؛ یعنى بگو اى پیامبر به زنان مؤمنان که گریبان و موضع سینه خود را با جلباب بپوشانند و آن پوششى است که زن آن را در بر مى‏کند (مانند چادر) (10)

قاموس- به عنوان معناى سوم- مى‏گوید:

… او هو الخمار؛ یا جلباب همان مقنعه، چارقد و روسرى بلند است.

ولى صحیح آن است که جلباب غیر از خمار است و اینها در فرهنگ قرآن کریم دو پوشش مستقل مى‏باشند؛ جلباب پوشش وسیع‏تر و مرتبه‏ى بالاتر از خمار است؛ که همان چادر و حداقل، شبیه چادر- مقنعه بلند و چادر کوتاه- مى‏باشد. شاهد بر این مطلب، گذشته از بیان ابن‏عباس و بعضى از تفاسیر و اهل لغت- که برخى از آنها ذکر شد- در حدیث نبوى (صلى الله علیه و آله) از جلباب و خمار به عنوان دو پوشش مستقل نام برده شده است (11) و هم چنین درباره‏ى حجاب وجود مبارک حضرت زهرا (علیهاالسلام) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد جهت دفاع از فدک این گونه نقل شده است:

لاثت خمارها على رأسها و اشتملت بجلبابها؛ مقنعه‏اش را بر سر کرده و پوشش و چادرى که تمام وجود آن حضرت را پوشانید بر تن کردند (12)

از آن چه گفته شد روشن گشت که منظور از «یدنین«- نزدیک کنند- این است که جلباب را آن چنان به خود نزدیک سازند، که کاملا پوشیده شوند و مظهر عفت، متانت و

حیا گردند و به گونه‏اى نباشد که جنبه‏ى تشریفاتى داشته و بعضى از اعضا یا لباس و وسایل زینتى نمایان باشد و یا گاهى کنار رود و آنها آشکار گردد.


1) ر. ک: کافى، ج 5، ص 521؛ تفسیر المیزان، ج 15، ص 116.

2) ر. ک: وسائل الشیعه، ج 14، ص 139؛ تفسیر المیزان، ج 15، ص 116؛ تفسیر نمونه، ج 14، ص 440، 435، و….

3) تفسیر مجمع البیان، ج 7 ذیل آیه.

4) احزاب (33) آیه 59.

5) تفسیر القمى، ج 2، ص 196، ذیل آیه.

6) تفسیر کشاف، ج 3، ص 559، ذیل آیه.

7) تفسیر قرطبى، ذیل آیه.

8) تفسیر المیزان، ج 16، ذیل آیه.

9) همان.

10) تفسیر مجمع البیان، ج 8، ذیل آیه.

11) تفسیر مجمع البیان، ج 7، ذیل آیه 60، سوره نور.

12) احتجاج، ج 1، ص 98.