دین اسلام، مکتب آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت بوده و همه دستورهایش دارای حکمت، فلسفه و اسرار است؛ از این رو مضامین، حکمت ها و اسرار عبادت ها، عالی ترین دانشگاه معارف توحیدی و انسانی و برترین حوزه ی تربیتی و پرورشی محسوب می شود.
روح و باطن عبادت، یاد خداوند و احساس حضور در پیشگاه اوست؛ یعنی انسان با تمام وجود درک و حس کند که خداوند پیوسته نظاره گر او و جهان بوده و همه ی اعمال، گفتار و اندیشه های وی را می نگرد. ضمن این که تمام آنها ثبت و ضبط شده و سرنوشت آینده فرد را در دنیا و آخرت تشکیل می دهد.
چنین انسانی هیچ گاه در محضر پروردگار دست به گناه و رذیلت ها نمی آلاید و فریب، ستم و خیانت به خود و دیگران را روا نمی دارد؛ به همین دلیل احساس حضور، عامل طهارت نفس و دوری از زشتی های اخلاقی و رفتاری و منشأ زینت روح به زیبایی های اخلاقی و رفتاری و نزدیکی به خداوند می باشد.
هیچ عبادتی در پیشگاه الهی- بعد از کسب آگاهی دینی و معرفت توحیدی و خداشناسی- به عظمت نماز نمی رسد؛ چنان که در حدیث نورانی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
ما مِن شیءٍ بعد المعرفه یعدِل هذهِ الصلاه؛ هیچ چیزی بعد از معرفت و شناخت خداوند و آیین او- همتای نماز نیست. (1)
نماز مهم ترین عامل یاد خداوند- به ویژه در اثر تکرار در هر شبانه روز و تجدید عهد الهی ناشی از آن- و احساس حضور دائمی در محضر او می باشد:
»أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری«؛ نماز را به خاطر یاد من به پادار. (2)
و تنها یاد خداوند که در پرتو اطاعت و عبادت به ویژه نماز حاصل می شود، دل ها را مطمئن کرده و به انسان آرامش می بخشد؛ «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ«. (3) کسی که به یاد خداوند باشد خدای سبحان نیز به یاد او خواهد بود؛ «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ«. (4) در نتیجه غرق در رحمت و برکات ویژه ی او خواهد شد و سفره ی مادی و معنوی وی رنگین خواهد گشت و صفات و اعمال او با دوام ذکر، نیکو می گردد.
پس نمازگزار واقعی در دامن نماز و یاد خداوند و اتصال به مبدأ آرامش، از اطمینان و آرامش دل برخوردار است و هیچ چیز قلب او را نمی لرزاند و از غیر خدا هراسی ندارد و در فراز و نشیب های زندگی خود را نمی بازد؛ همانند کودکی که جز در دامن پدر و مادر خود آرامش پیدا نمی کند. کسی که اهل نماز است، جرأت نمی کند به ناپاکی ها و بزهکاری ها آلوده شود و شرافت نفس خویش را لکه دار سازد، اما با ترک یا تضییع آن، زمینه ی انحراف و پیروی از شهوات فراهم می گردد. (5)
نماز باعث پاک سازی جان از رذایل و آلودگی های باطنی و آراسته شدن به فضایل و کمالات معنوی است. اما آیا هر نمازی دارای چنین ویژگی ها و برکات است؟ نماز- هم چون دیگر عبادت ها- هم دارای شرایط، اذکار و افعال ظاهری است و هم آداب و محتوای عالی و اسرار باطنی دارد.
هدف از نماز آن است که انسان از شرایط، احکام و ظواهر، به عمق معانی و اسرار و حکمت های آنها برسد؛ از قشر و پوست فراتر رفته و به حقیقت و باطن آن رسیده و در نتیجه پاک و کامل گردد. در غیر این صورت بسنده کردن به ظواهر در نماز، همانند اکتفا به پوست میوه و غفلت و محرومیت از حقیقت درونی آن است. پوست و قشر میوه فرع و برای نگهداری محصول درونی و وصول به آن می باشد. نماز نیز این گونه است.
با توجه به این که خداوند متعال، کمال و بی نیاز مطلق می باشد و نه تنها از اطاعت ها و عبادت های انسان ها بی نیاز است بلکه از جهان هستی و مخلوقات عالم وجود بی نیاز است، «فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ«؛ (6) لذا هدفی جز نیک بختی، هدایت و تکامل یافتن انسان ندارد. اما راضی شدن به ظاهر نماز و لقلقه ی زبان، چنین هدف والایی را برای انسان برآورده نمی کند.
بنابراین اگر انسان- ضمن حفظ ظاهر نماز- تدبر و دقت در عمق معانی ذکرها و اسرار و حکمت های افعال و شرایط و احکام نماز داشته باشد و زندگی خود را بر اساس آنها تنظیم نماید، این نماز انسان ساز، کمال آفرین و آرامش بخش خواهد بود. در این جا به مناسبت، به برخی از اسرار و اهداف نماز اشاره می کنیم تا فلسفه و حکمت حجاب و پوشش زن در نماز روشن شود:
1) بحارالانوار، ج69، ص406.
2) طه (20(آیه 14.
3) رعد (13(آیه 28.
4) بقره (2(آیه 152.
5) مریم (19(آیه 59.
6) آل عمران (3(آیه 97.